Logo




 

گزیدهٔ غزل ۴۶۸

شهید خنجر عشقم به خون دیده آلوده

به خاکم همچنان پر خون دارید و مشوییدم

گلی کز خاک من روید به گوش اهل دل گوید

که من بوی فلان دارم مبوییدم مبوییدم

همه جا از شهیدان نور خیزد و ز دلم آتش

نشان است این میان کشتگان گر بجوییدم