سروی چنین یا سوسنی یا از گل تر خرمنی
یعنی تو پهلوی منی یارب تویی این یا نهای؟
تو مست و دلها بردرت گشته روان از هر طرف
در چار بازار بلا نرخ دل ارزان کردهای
ای درد تو مهمان من مهمان دردت جان من
درد تو تنها زان من درمان تو زان همهای
< گزیدهٔ غزل ۵۹۹
گزیدهٔ غزل ۵۹۷ >