بهر گشاد عالمی بگشا ز زلف خود خمی
در پیچ پیچ زلف تو پوشیده شد چون عالمی
با خویش گویم راز تو می گویم و دم در کشم
اشک آیدم کاندر غمت انبار گردد محرمی
< گزیدهٔ غزل ۶۱۷
گزیدهٔ غزل ۶۱۵ >