Logo




 

روانه

چه گذشت ؟

- زنبوری پر زد

- در پهنه...

- وهم. این سو ، آن سو، جویای گلی.

- جویای گلی ، آری ، بی ساقه گلی در پهنه خواب ، نوشابه آن..

- اندوه. اندوه نگاه: بیداری چشم، بی برگی دست.

- نی. سبدی می کن، سفری در باغ.

- باز آمده ام بسیار، و ره آوردم: تیناب تهی.

- سفری دیگر، ای دوست، و به باغی دیگر.

- بدرود.

- بدرود، و به همراهت نیروی هراس.

< شکپوی

        

تنها باد >