Logo




 

غزل شماره ۱۰۸

کم اسی صیاد فی جوالقفص

قل لنا حتی متی تحسوالقصص

روی آزادی ندیده دیدهام

کیف قیدمنه صید ما خلص

موزیم او ندی ماذا بدا

بدرتم لوافساما ذانقصص

قال ابذل مهجة ها نظرة

ایها المستام بشری ارتخص

دفتر دانش ببحر عین شوی

فیه صفر کف جهرلم بغص

دع اساطیرا مسامیر الصماخ

عشق کو عشق آن بود احسن قصص

گام در میدان نه و گوئی بزن

انتهر یا فارس القلب الفرص

ای زده پراندر این آب و هوا

اصح فالا شراک نصیب للقبص

دیدهٔ اسرار مپسند هر جمیل

جملة من عکس ذی الحسنا حصص