Logo




 

غزل شماره ۱۶۲

صبا برگو بآن شیرین که گاهی

چه باشد گر کنی برمانگاهی

اگر بر ما گدایان رحمت آری

تو کاندر کشور دل پادشاهی

مدام از عمر برخوردار باشی

اجب ربی رجائی یا الهی

جفا از حد مبر جانا که ترسم

بسوزانم دو عالم را به آهی

ز بیم مدعی تا چند و تا کی

رود دلبر به راهی من براهی

ره دل زد بصورت خوش بیانی

دهد چشمش بدین معنی گواهی

خدا را زان بت خونخوار پرسید

که اسرار حزین دارد گناهی