در چشم ببین دو چشم آن مفتون را
نیک بشنو تو نکتهٔ بیچون را
هر خون که نخوردهست آن نرگس او
از دیدهٔ من روان ببین آن خون را
< رباعی شمارهٔ ۴۶
رباعی شمارهٔ ۴۴ >