آنکس که بروی خواب او رشک پریست
آمد سحری و بر دل من نگریست
او گریه و من گریه که تا آمد صبح
پرسید کز این هر دو عجب عاشق کیست
< رباعی شمارهٔ ۱۴۳
رباعی شمارهٔ ۱۴۱ >