ای هرچه صدف بستهٔ دریای لبت
وی هرچه گهر فتاده در پای لبت
از راهزنان رسیده جانم تا لب
گر ره ندهی وای من و وای لبت
< رباعی شمارهٔ ۲۲۰
رباعی شمارهٔ ۲۱۸ >