باد آمد و گل بر سر میخواران ریخت
یار آمد و می در قدح یاران ریخت
از سنبل تر رونق عطاران برد
وز نرگس مست خون هشیاران ریخت
< رباعی شمارهٔ ۲۲۴
رباعی شمارهٔ ۲۲۲ >