زان روی که دل بستهٔ آنزنجیر است
در دامن تو دست زدن تقدیر است
چون دست به دامنش زدم گفت بهل
گفتم که خموش روز گیراگیر است
< رباعی شمارهٔ ۳۴۲
رباعی شمارهٔ ۳۴۰ >