عشقت به دلم درآمد و شاد برفت
بازآمد و رخت خویش بنهاد برفت
گفتم به تکلف دو سه روز بنشین
بنشست و کنون رفتنش از یاد برفت
< رباعی شمارهٔ ۳۶۲
رباعی شمارهٔ ۳۶۰ >