ماهی تو که فتنهای نداری ز تو دست
درمان ز که جویم که دلم از تو بخست
می طعنه زنی که بر جگر آبت نیست
گر بر جگرم نیست چه شد بر مژه هست
< رباعی شمارهٔ ۴۰۸
رباعی شمارهٔ ۴۰۶ >