یک چشم من از روز جدائی بگریست
چشم دگرم گفت چرا گریه ز چیست
چون روز وصال شد فرازش کردم
گفتم نگریستی نباید نگریست
< رباعی شمارهٔ ۴۵۷
رباعی شمارهٔ ۴۵۵ >