ای مرغ عجب که صید تو شیرانند
گمگشتهٔ سودای تو جان سیرانند
خرم زی و آسوده که این شهر از تو
زیران ز بران و زبران زیرانند
< رباعی شمارهٔ ۵۶۳
رباعی شمارهٔ ۵۶۱ >