دریا نکند سیر مرا جو چه کند
گلشن چو نباشدم مرا بو چه کند
گر یار کرانه کرد او معذور است
من ماندم و صبر نیز تا او چه کند
< رباعی شمارهٔ ۶۸۸
رباعی شمارهٔ ۶۸۶ >