گر با دل و دنده هیچ کارم افتد
در وقت وصال آن نگارم افتد
خون دل ز آب دیده زان میبارم
تا آن دل و دیده در کنارم افتد
< رباعی شمارهٔ ۷۸۰
رباعی شمارهٔ ۷۷۸ >