هر شب که ز سودای تو نوبت بزنند
آن شب همه جان شوند هرجا که تنند
در چادر شب چه دختران دارد عشق
گر غم آید سبلت و ریشش بکنند
< رباعی شمارهٔ ۸۴۶
رباعی شمارهٔ ۸۴۴ >