هر کو بگشاده گرهی میبندد
بر حال خود و حال جهان میخندد
گویند سخن ز وصل و هجران آخر
چیزیکه جدا نگشت چون پیوندد
< رباعی شمارهٔ ۸۵۱
رباعی شمارهٔ ۸۴۹ >