امروز من از تشنه دهانی و خمار
نی دل دارم نه عقل و نه صبر و قرار
میآیم و میروم چو انگور افشار
آخر قدح شیره به عصار بسیار
< رباعی شمارهٔ ۸۷۱
رباعی شمارهٔ ۸۶۹ >