در باغ در نیامدم گرد آور
درویش و تهی روم من راهگذر
خواهی که برون روم مرا بگشا در
ور نگشائی گمان بد نیز مبر
< رباعی شمارهٔ ۸۹۵
رباعی شمارهٔ ۸۹۳ >