آن لاله رخی که با رخ زردم از او
وان داروی دردی که همه دردم از او
یک روز به بازار بری بر من زد
باور نکند کس چه بری خوردم از او
< رباعی شمارهٔ ۱۵۳۴...
رباعی شمارهٔ ۱۵۳۲... >