Logo




 

رباعی شمارهٔ ۱۸۵۲

در بادیهٔ عشق تو کردم سفری

تا بو که بیایم ز وصالت خبری

در هر منزل که می‌نهادم قدمی

افکنده تنی دیدم و افتاده سری