Logo




 

رباعی شمارهٔ ۱۸۷۶

دوش آمد آن خیال تو رهگذری

گفتم بر ما باش ز صاحب نظری

تا صبح دو چشم من بگفتش بتری

مهمان منی به آب چندانکه خوری