دی بلبلکی لطیفکی خوش گوئی
میگفت ترانهای کنار جوئی
کز لعل و زمرد و زر و زیره توان
برساخت گلی ولی ندارد بوئی
< رباعی شمارهٔ ۱۸۸۰...
رباعی شمارهٔ ۱۸۷۸... >