رفتم به طبیب گفتم ای بینائی
افتادهٔ عشق را چه میفرمایی
ترک صفت و محو وجودم فرمود
یعنی که ز هر چه هست بیرون آئی
< رباعی شمارهٔ ۱۸۸۶...
رباعی شمارهٔ ۱۸۸۴... >