گفت ای یاران مرا مهلت دهید
تا بمکرم از بلا بیرون جهید
تا امان یابد بمکرم جانتان
ماند این میراث فرزندانتان
هر پیمبر امتان را در جهان
همچنین تا مخلصی میخواندشان
کز فلک راه برون شو دیده بود
در نظر چون مردمک پیچیده بود
مردمش چون مردمک دیدند خرد
در بزرگی مردمک کس ره نبرد
< بخش ۵۴ - اعتراض نخچی...
بخش ۵۲ - انکار کردن ... >