چون دل آن آب زینها خالیست
عکس روها از برون در آب جست
پس ترا باطن مصفا ناشده
خانه پر از دیو و نسناس و دده
ای خری ز استیزه ماند در خری
کی ز ارواح مسیحی بو بری
کی شناسی گر خیالی سر کند
کز کدامین مکمنی سر بر کند
چون خیالی میشود در زهد تن
تا خیالات از درونه روفتن
< بخش ۱۲۱ - غالب شدن م...
بخش ۱۱۹ - دانستن شیخ... >