Logo




 

بخش ۵۸ - بیان آنک بی‌کاران و افسانه‌جویان مثل آن ترک‌اند و عالم غرار غدار هم‌چو آن درزی و شهوات و زبان مضاحک گفتن این دنیاست و عمر هم‌چون آن اطلس پیش این درزی جهت قبای بقا و لباس تقوی ساختن

اطلس عمرت به مقراض شهور

برد پاره‌پاره خیاط غرور

تو تمنا می‌بری که اختر مدام

لاغ کردی سعد بودی بر دوام

سخت می‌تولی ز تربیعات او

وز دلال و کینه و آفات او

سخت می‌رنجی ز خاموشی او

وز نحوس و قبض و کین‌کوشی او

که چرا زهرهٔ طرب در رقص نیست

بر سعود و رقص سعد او مه‌ایست

اخترت گوید که گر افزون کنم

لاغ را پس کلیت مغبون کنم

تو مبین قلابی این اختران

عشق خود بر قلب‌زن بین ای مهان