Logo








 

غزل شمارهٔ ۲۳۸

هله ای کیا نفسی بیا

در عیش را سره برگشا

این فلان چه شد آن فلان چه شد

نبود مرا سر ماجرا

نهلد کسی سر زلف او

نرهد دلی ز چنین لقا

نکند کسی ز خوشی سفر

نرود کسی ز چنین سرا

بهل این همه بده آن قدح

که شنیده‌ام کرم شما

قدحی که آن پر دل شود

بپرد دلم به سوی سما

خمش این نفس دم دل مزن

که فدای تو دل و جان ما