افدی قمرا لاح علینا و تلالا
ما احسنه رب تبارک و تعالی
قد حل بروحی فتضاعفت حیاه
و الیوم نای عنی عزا و جلالا
ادعوه سرارا و انادیه جهارا
ان ابدلنی الصبوه طیفا و خیالا
لو قطعنی دهری لا زلت انادی
کی تخترق الجب و یروین وصالا
لا مل من العشق و لو مر قرون
حاشاه ملالا بیحاشای ملالا
العاشق حوت و هوی العشق کنجر
هل مل اذا ما سکن الحوت زلالا
< غزل شمارهٔ ۲۷۱
غزل شمارهٔ ۲۶۹ >