ای آینه فقیری جانی و چیز دیگر
وی آنک در ضمیری آنی و چیز دیگر
اسرار آسمان را اندیشه و نهان را
احوال این و آن را دانی و چیز دیگر
تاریخ برگذشته بر انسی و فرشته
خطهای نانبشته خوانی و چیز دیگر
از غیب حصهها را بدهی به مستحقان
وز سینه غصهها را رانی و چیز دیگر
< غزل شمارهٔ ۱۱۱۶
غزل شمارهٔ ۱۱۱۴ >