Logo




 

غزل شمارهٔ ۲۱۹۸

جمله خشم از کبر خیزد از تکبر پاک شو

گر نخواهی کبر را رو بی‌تکبر خاک شو

خشم هرگز برنخیزد جز ز کبر ما و من

هر دو را چون نردبان زیر آر و بر افلاک شو

هر کجا تو خشم دیدی کبر را در خشم جو

گر خوشی با این دو مارت خود برو ضحاک شو

گر ز کبر و خشم بیزاری برو کنجی بخست

ور ز کبر و خشم دلشادی برو غمناک شو

خشم سگساران رها کن خشم از شیران ببین

خشم از شیران چو دیدی سر بنه شیشاک شو

لقمه شیرین که از وی خشم انگیزد مخور

لقمه از لولاک گیر و بنده لولاک شو

رو تو قصاب هوا شو کبر و کین را خون بریز

چند باشی خفته زیر این دو سگ چالاک شو