هان ای جمال دلبر ای شاد وقت تو
ما با تو بس خوشیم که خوش باد وقت تو
نیکو است حال ما که نکو باد حال تو
خوش باد دور چرخ کز او زاد وقت تو
جان و سر تو یار که اندر دماغ ماست
آن رطلهای می که به ما داد وقت تو
از قوت شراب به فریاد جام تو
وز پرتو نشاط به فریاد وقت تو
در جای می نگنجد از فخر جای تو
که میکند ز عشق و فرهاد وقت تو
< غزل شمارهٔ ۲۲۴۲
غزل شمارهٔ ۲۲۴۰ >