طبع چیزی نو به نو خواهد همی
چیز نو نو راهرو خواهد همی
سر نو خواهی که تا خندان شود
سر دو گوش سرشنو خواهد همی
جان پاکان طالب جان زر است
جان حیوان کاه و جو خواهد همی
گفته مستان ساقیا هل من مزید
ساقی از مستان گرو خواهد همی
رو به سر چون سیل تا بحر حیات
جوی کن کان آب گو خواهد همی
< غزل شمارهٔ ۲۹۱۲
غزل شمارهٔ ۲۹۱۰ >